دردانه من و بابا حمیددردانه من و بابا حمید، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

دردانه مادر

کتاب

پسرم سلام چند وقته که مدل خوابیدنت عوض شده. خیلی عجیب غریب می خوابی. انگار داری سجده می کنی. همین باعث شده وضعیت معده ات بهم بریزه و موقع بیدار شدن از خواب حالت خوب نیست و ترش می کنی. هر کاری می کنم بدنتو صاف کنم باز برمی گردی به همون پوزیشن قبلی. امیدوارم به این مدل عادت نکنی چون واسه معده ات اصلا خوب نیست عزیزم. یه روز یه دختره اومد دم در آپارتمانمون. کتاب می فروخت. منم دلم سوخت یه کتاب رنگ آمیزی به نیت تو خریدم. چند روزی گذشت واسه اینکه سرگرم بشی شروع کردم صفحه به صفحه حیوونای کتاب رو واست گفتم تا صفحه آخر. با اینکه هفتاد و خرده ای صفحه بود اصلا تکون نخوردی و گوش دادی. همین شد که از فردای اون روز تو کتابو کشون کشون میاوردی واسه من...
1 دی 1394
1